به گزارش مشرق به نقل از مهر، عليرضا افخمي اواخر فروردين ماه امسال مجموعه تلويزيوني "پنج کيلومتر تا بهشت" را به سفارش گروه فيلم و سريال شبکه سه ويژه ماه رمضان کليد زد. اين مجموعه به تهيهکنندگي داود هاشمي و نويسندگي افخمي و سجاد ابوالحسني تهيه ميشود. در اين پروژه داريوش فرهنگ، مهدي سلوکي، پرديس افکاري، نفيسه روشن، رضا توکلي، شبنم قليخاني، شهرام قائدي، شهنام شهابي و ... به ايفاي نقش ميپردازند. به بهانه توليد اين مجموعه به سراغ عليرضا افخمي رفتيم و با او گفتگوي کوتاهي انجام داديم.
*شما تجربه کارگرداين سريالهاي مناسبتي همچون "او يک فرشته بود"، "پنجمين خورشيد" و "زيرزمين" را داشتيد. گرچه اين سه مجموعه در ميان ديگر سريالهاي ماه رمضان پرمخاطب بود، اما موضوع آنها همچون "او يک فرشته بود" براي مخاطب بکر نبود. فکر ميکنيد مجموعه "پنج کيلومتر تا بهشت" تا چه حد بتواند نظر مخاطبان را جلب کند و حرف تازهاي داشته باشد؟
-عليرضا افخمي، کارگردان: وقتي تعبير يک کار مناسبتي را به کار ميبريد لزوماً نبايد در چنين آثاري موضوع بکر و بديع باشد. معتقدم بعد از سريال "او يک فرشته بود" مجموعه "اغماء" هم که نويسندگي آن را برعهده داشتم تا حد زيادي بداعت را داشت يا سريال "پنجمين خورشيد" هم در فضاي تلويزيون بکر بود و شايد علت پر مخاطب بودن آن بداعتاش بود. مجموعه "پنج کيلومتر تا بهشت" هم بداعت دارد و اميدوارم براي تماشاگران حرف تازهاي داشته باشد.
سوژه بکر اصل مهمي است و زماني فيلمسازي سوژه بکر و تازهاي پيدا کند و روي آن کار کند از همان ابتدا 50 امتياز برنده شدن را کسب کرده است، ولي تصديق بفرماييد کار سختي است؛ چرا که موضوعهاي نمايشي محدود است. وقتي همه فيلمنامهها و فيلمهاي خوب را آناليز کنيم و به ايدههاي اوليه برسيم، متوجه ميشويم طرحها خيلي محدود هستند و سوژه نو به معناي واقعي کلمه خيلي سخت ميتوان پيدا کرد.
*ايدهها محدود هستند يا تلويزيون اين محدوديت را براي نويسندگان ايجاد کرده است؟
- من راستش تا به حال در تلويزيون با محدوديت رو به رو نشدم و اينکه بخواهم کاري بسازم، اما بگويند از بنياد اين پروژه ايراد دارد و نميتوانم کار کنم. هرگز در چنين موقعيتي قرار نگرفتم. موضوعهاي نمايشي و دراماتيک خيلي متنوع نيستند. از وقتي که صنعت فيلمسازي ابداع شده است موضوعهاي تکراري از زواياي مختلف نگاه شده و درباره آن اثري ساخته شده است.
افخمي و رضا توکلي در نمايي از مراسم افتتاح مجموعه "پنج کيلومتر تا بهشت"
*به هر حال نگاه کردن از يک زاويه متفاوت هم اصل مهمي است. اصلي که برخي مواقع فيلمسازان به فراموشي ميسپارند و شاهد کارهاي تکراري هستيم.
- مسلماً زواياي متفاوت مهم است. اگر به يک سوژه از زاويهاي نو نگاه شده ميتوان نام يک کار نو را گذاشت. اميدوارم "پنج کيلومتر تا بهشت" خيلي از لحاظ ايده نو باشد. البته در سينماي دنيا فيلمهاي زيادي ساخته شده و اين عرصه را تجربه کردند. من تلاش کردم نگاهي که به اين ايده ميکنم ايراني اسلامي باشد. اين مسئله هم مربوط به اعتقادات قلبي خودم ميشود. چون من از جنبه الهي با نظرگاه اسلامي نگاه ميکنم از همين منظر اين ايده ميتواند بکر و بديع باشد.
*شما اشاره کرديد در کارهاي ماه رمضان لزوماً سوژه نبايد بکر و بديع باشد، بلکه زاويه نگاه بايد اين گونه باشد. با توجه به اينکه تجربه ساخت چند سريال رمضان را داريد چه نگاهي را در آثار مناسبتي دنبال ميکنيد؟
- من در سريالهايي که ميسازم سعي ميکنم يک نظرگاه جديد را به مخاطبان ارائه دهم. در سريال "پنج کيلومتر تا بهشت" هم اين مسئله صدق پيدا ميکند. اگر بخواهم مثالي روشني بزنم فيلم "روح" جري زوکر داستان درباره روح سرگردان است، ولي بيش از آنکه به جنبه ماورايي داستان توجه کند به داستانهاي زميني نگاه ميکند. تفاوتاش با کار من در اين است که روح سرگردان را از زوايهاي به تماشاگران نشان ميدهم که با عناصر ماورايي درگير شود.
نگاه بيننده خالي است و وقتي پاي تلويزيون مينشيند و يک اثر را ميبيند، اين ما هستيم که به او جهت ميدهيم. در واقع تماشاگر به موضوعي که تکراري هم به نظر ميرسد از زاويهاي نگاه ميکند که ما به عنوان فيلمساز نگاه ميکنيم. در "پنج کيلومتر تا بهشت" به دنبال زاويه نگاه جديد هستيم تا آن را منتقل کنيم.
*يکي از ويژگيهايي که ما در شما سراغ داريم اين است که فيلمنامه کارهاي مناسبتي را که ميسازيد در هنگام تصويربرداري مينويسيد. آيا اين مسئله در مجموعه "پنج کيلومتر تا بهشت" هم صدق پيدا کند و با توجه به موضوع ماورايي سريال چقدر تحقيقات زمان برد؟
- بله، نگارش فيلمنامه تمام نشده و ما با چهار قسمت پروژه را کليد زديم؛ اما يک طرح کامل 70 صفحهاي داريم. از صبح تا شب ضبط ميکنيم و بعد از آن روي فيلمنامه کار ميکنم. فيلمنامه اين مجموعه با مشارکت سجاد ابوالحسيني نوشته ميشود. در واقع هر دو با هم مينويسيم. حضور ابوالحسني کمک بزرگي به اين پروژه است.
در مجموعه "پنج کيلومتر تا بهشت" از سه زاويه تحقيق ميکنم. يک زاويه آن ماورايي و جنبههاي الهيات است. زاويه ديگر دارو و قاچاق دارو است که بايد در اين باره اطلاعات کافي براي اين پروژه داشته باشيم. علاوه بر آن مشاورههاي زيادي کردم. زاويه سوم بخش پزشکي است و اينکه فردي که در کما است در چه شرايطي قرار دارد. هنوز در بخش سوم تحقيقات کامل نشده و ادامه دارد.
*شنيدهايم اين مجموعه لحظات طنز و شيريني هم دارد که اجراي بخشي از آن بر عهده پرديس افکاري است که نقش مهشيد را بازي ميکند. چطور شد تصميم گرفتيد اين مجموعه اين لحظات را داشت؟ آيا تجربه موفق افکاري در مجموعه "در مسير زايندهرود" در ماه رمضان شما را به اين فکر انداخت؟
- در اين داستان با موقعيت تلخي رو به رو هستيم، فردي که در يک دزدي در اثر ضربهاي که به سرش ميخورد به کما ميرود و ماجراهاي زيادي برايش اتفاق ميافتد. اين ماجراها از لحاظ بنيادي تلخ است. من دوست دارم در کارهايي که براي تلويزيون ميسازم اين تلخي و گزندگي که حفظ ميشود در کنارش مسکنهايي هم به مخاطبان داده شود تا آنها با يک سريال تلخ و ناراحتکننده رو به رو نشوند. وقتي موضوع خيلي تلخ باشد مخاطبان تلويزيون پس ميزنند و خيلي تحمل نميکنند.
بنابراين کاراکترهايي در ذهن ايجاد کردم تا لحظات طنزي را در کار ايجاد کند. خانم افکاري بين سه کاراکتري که در نظر گرفتم تا فضا را تلطيف کنند کمترين نقش را دارد. غير از او که نقش مهشيد را بازي ميکند، يک دستيار پليس به نام پرهام است که او بيش از نقش مهشيد طنازي ميکند. کاراکتر ديگري به نام فاطمه که نقش آن را نفيسه روشن ايفا ميکند هم طناز است. اين جمع که کاراکترهاي اصلي هم سريال هم هستند فضاي تلخ را تلطيف ميکنند.
شبنم قليخاني در نمايي از "پنج کيلومتر تا بهشت"
*چطور شد داريوش فرهنگ را براي بازي در مجموعه "پنج کيلومتر تا بهشت" انتخاب کرديد که تاکنون هم تجربه بازي در کار مناسبتي را ندارد. آيا در هنگام نگارش به انتخاب او فکر کرده بوديد؟
- نه، من موقع نوشتن عادت ندارم براي بازيگر خاصي بنويسم. نميدانم خوب است يا نه؛ اما عادت به اين کار ندارم. فيلمنامه و کاراکترها را در فضاي خالي ذهن مينويسم. علاوه بر آن سعي ميکنم نگارش را با کارگرداني جدا کنم. زماني که فيلمنامه مينويسم در مقام فيلمنامهنويس هستم و بعد تمام ميشود در مقام کارگردان تلاش ميکنم بازيگران مناسب نقش را پيدا کنم.
علاقمند بودم با داريوش فرهنگ کار کنم. به نظرم او بازيگر خيلي توانايي است و براي ايفاي نقشي که در نظر داشتم بسيار چهره مناسب و صداي خوب و تاثيرگذاري داشت. در مجموع از همه نظر منطبق با ايدهآلهاي ذهنم بود. وقتي به او پيشنهاد کردم در ابتدا دلهرهاي براي پذيرفتن نقش داشت. البته کاملاً به او حق ميدهم چون فرهنگ کارگردان است و معني اين ترس و دلهره را ميفهم. وقتي دو جلسه با هم درباره فيلمنامه حرف زديم و رو در رو همديگر را ديديم، احساس کرديم ديدگاههايمان نزديک به هم است. در دومين جلسه فرهنگ به من گفت خيالم راحت شد و ميخواهم خودم را به تو بسپارم.
*کارهاي رمضان هميشه با عجله توليد ميشود و شما چند سال در اين ماراتن کارهاي مناسبتي حضور داشتيد. چقدر به ماراتن کارهاي ماه رمضان فکر ميکنيد و برايتان اهميت دارد؟
- اتفاقاً من از ماراتن گريزان هستم و بيش از افراد ديگر در اين سالها در اين ماراتن تلويزيون بودم. هر چند در اين ماراتن شکست نخوردم و هيچ وقت هم آبرويزي نشده است، اما ساخت اثري در زمان کم باعث شده که بيش از همه آزار ببينم و شرايط واقعاً خسته کننده و استرس زا است، چرا که کار روي آنتن است و تصويربرداري هم همچنان ادامه دارد. ميخواستم از اين موقعيت فرار کنم، ولي آقاي پورمحمدي مدير شبکه سه و آقاي تخشيد مدير گروه فيلم و سريال اين شبکه از مديران خوب و دوستان نزديک من هستند به دليل ارادتي که داشتم تسليم آنها شدم. واقعاً ميخواستم قاطعانه ايستادگي کنم و کاري براي رمضان نسازم.
*شرايط دشوار کارهاي مناسبتي مانع از علاقه شما براي ساخت چنين آثاري شده است؟
- بله، فرصت کم براي ساخت يک کار با کيفيت کم است، اما به دليل اراداتي که به اين دو بزرگوار دارم، آنها حکم کردند و من هم پذيرفتم. البته ناراحتم اين کار را در چهار ماه و نيم بايد جمع کنم. مطمئن هستم کيفيتي که در هنگام نگارش در ذهنم بود در اجرا حاصل نميشود. مطمئن هستم سوژه اين سريال هم به چند سوژه خوب داستاني که در ماه رمضان حرام شدند مثل "او يک فرشته بود"، "روز حسرت"، "اغما" و "پنجمين خورشيد" ميپيوندد که در اجرا لطمات زيادي خورد.